از زندگی لذت ببریم ...

اگر بچه باشید و آرزو نکنید کاش زودتر بروید مدرسه . . .

می‌توانید از بچگی‌تان لذت ببرید.

اگر نوجوان باشید و آرزو نکنید زودتری دانشجو بشوید . . .

می‌توانید از نوجوانی‌تان لذت ببرید.

اگر هر درسی که خوانده‌اید اصرار نداشته‌ باشید که حتماً بروید سر کار . . .

می‌توانید از بیکاری‌تان لذت ببرید.

اگر دارید کار می‌کنید و آرزوی آخر هفته و تعطیلات نداشته باشید . . .

می‌توانید از کارتان لذت ببرید

ولی اگر تعطیلات هستید و نگران تمام شدن‌اش نباشید . . .

می‌توانید از تعطیلات لذت ببرید.

اگر وسط مهمانی هستید اگر نگران این نباشید که دیگران راجع به شما چی فکر می‌کنند . . .

می‌توانید از مهمانی لذت ببرید.

اگر شروع کردید به رقصیدن به این فکر نکنید که رقص‌تان چه طور به نظر می‌آید . . .

می‌توانید از رقصیدن لذت ببرید.

اگر دارید زندگی می‌کنید و نگران این نباشید که وقتی مردید چه اتفاقی می‌افتد . . .

می‌توانید از زندگی‌تان لذت ببرید.

وقتی مردید چون چیزی نیست که نگرانش باشید . . .

حتماً از مردن‌تان لذت می‌برید.

 

به طور خلاصه:

اگر نگران چیزی نباشید می‌توانید از آن لذت ببرید.

اگر نگران این باشید که چرا لذت نمی‌برید یا چرا به اندازه کافی لذت نبردید عمراً از چیزی لذت نمى برید.

زندگی منتظر است یک لحظه ساکت بشوید تا بتواند با شما حرف بزند. همین‌طور چهارزانو

روبرویتان نشسته، چانه‌اش را به دست‌هایش تکیه داده و نگاهتان می‌کند.

و نگاهتان می‌کند.

و نگاهتان می‌کند.

و نگاهتان می‌کند.

و نگاهتان می‌کند.

 

فکر می‌کنید امکان دارد زبان به دندان بگیرید؟ . . .

**برگرفته از وبلاگ دوست عزیزم مریم بانو http://mysweethome.mihanblog.com/**

اولین بارش برف زمستانی


در حالیکه در بسیاری از نقاط کشور باران و برف پاییزی و زمستانی طی ماه های اخیر باریدن گرفته بود ولی در شهر ما مردم چشم انتظار مهرورزی آسمون بودن تا این که بالاخره امروز از ساعات اولیه صبح اولین برف زمستانی  شروع به باریدن و شهرم را سفید پوش کرد و مردم اولین بارش برف زمستونی رو به نظاره نشستن و رحمت و عنایت بی کران خداوند در غالب برف بر همه ما ارزانی شد .  خدایا عاشقانه دوستت داریم...

پ.ن : هنوزم داره برف میباره

پ.ن : آرزو می کنم غم های دلتان برن زیر اولین برف زمستونی و دلتان سفید و همیشه بدون غم بمونه . .

niniweblog.com

 

بدون شرح ...

 

 

 

زمستان تلخ

با گنجشک ها می خندم

و با ماهی ها می رقصم

به خورشید خیره می شوم

تا هوش از سر ماه بپرد...

این روزها سرگرم باد سرد فراموشی ام

می خواهم همه قندیل شود

در این زمستان تلخ.  (...!)


* sepidareabi